سال 95 هم رسید
تا کی اینجوری ادامه پیدا میکنه خدا میدونه . یه حسی میگه 95 سراسر تغییراته
ایشالا که تغییرات به خیر باشه
ایام فاطمیه. آقا بهروز افتخار داد
مسابقه عکس کانال کاشانیها هم برگزار شد خخخخخ
نفر اول یهوو پرید توش . بازم خوب بود
نفر دوم و سوم و چهارم و پنجم و هفتم شدم یوهوووو
جایزه همش باهم اومد تو کارتم
مجبور شدیم (چهارشنبه سوری ) بریم بناب کبابی یه دورهمی تپل برگزار کنیم
داستان رای جمع کردنش بماند خخخخ
در حاشیه انتخابات. اینجا فهمیدم که نباید سوال رو خورد
در جوار آقای قدیری ابیانه
جمیل هم اومد واسه کار نیاسر
حواشی اون بماند . گفتنی نیس
با پسر عموهاش اومد سالن ما گفتیم فولاد خوزستان اومد
الکی
گشتی در سرپله با باریج اسانسی ها
نمیدونم چرا یهو افتاد تو فاز عکس گرفتن و گذاشتن
جای دوری نیست
جلو خونه . دیدم غریبه ها همه عکس میگیرن
چرا من نگیرم
گل توی گل
یه جورایی شدم شاه گل
آره اینه اعتماد بنفس. خیلیا دوس داشتن من میبودن . گرفتی؟؟؟
جمعه شب . مشهد اردهال
مزاحم حسین آقا و رستوران حضرت هم شدیم
دیگه گاهی حضرت میطلبه تا یه حالی بده
ما که بخاطر دفعه قبل دندونمون خونی شده بود. فقط افسوس خوردیم چرا سلطانی سفارش ندادیم
برنامه این بود که تعارف زد کوبیده نخوایم اما اون ته دلمو ندید و یه (نه) روی لبمونو دید خخخ
هیچی دیگه . یه هندونه درخدمتش بودیم
یکمم ورزشیش کنیم دیگه .
در حاشیه بازی با نشلج
در حاشیه بازی با نشلج
سر توی هر چیزی میکنه
عباس چه حالی کرد. عموجووو خوب حرف میزنیا. قیافشم داری خخخخ
گوشی خانم رو گرفتم و همین بس تا عباس کف کنه :)))))
شام محشر بود ولی مکان نه

هفته پیشش دیزری . این هفته نیومدن گل ملکه . شد دره توته (انتظار متوجه شدن رو نداشته باشید خخخ )
تریپ والیبالیه ها . یه تیم کامل.
یه چی شنیده بودم که (پدرامه بای بای میکنه) اینجا قشنگ باورم شد.
بیدل هم یاد گرفت ولی درکل نمیدونم چجوری دانشگاه قبول شده خخخ
دمش گرم شیخ عباس . خیلی زحمت کشیده . خانمش هم اوایل تیر ماه فوت کرد
خدا رحمتش کنه























هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر