۱۳۹۳ بهمن ۷, سه‌شنبه

زمستان 1393

حسنه هم داشت از مکه میومد
چه بساطی بود

لوکیشنه هاااا

کاپوتو میخواست بکنه بذاره پایه دوربین


قم و جمکران
واسه من جای تعجب داشت که اینا هماهنگ شده بودن
مراسم شعر خوانی و عجیب گرفته بود
از در و دیوار قافیه میبارید


اینم یه مدلشه


جمع جمع بود
چه شامی به زور خوردیم
اصلش حال نداد



اینا که از کنارم رد میشدن میخندیدن
نمیدونستن عکسش قشنگ میشه


به یاده همه هم بودیم
خودشون میدونن


اوخ اوخ
بچا عادت کار نبودن
پای شبیری زنجانی کم آوردن
اندازه همه نمازای یه هفته بود
چقد خمیازه کشیدن


کی بشه با خودش عکس بگیریم....
واااای فکرشو بکن



چه ناگهانی فاز عوض شد :)))
میگف شدی مثه قاتلای فراری


یه چیزایی دیده بودم ولی نشد


این دفعه 2020 نیاز نشد
گوشی هم که شدید خودشو نشون داد
حماقت هم کردیم و سوپ خوردیم :))) همش گیره این خاص بودناییم


آره دادا . منم عاشقه محمد (ص) هستم و از تروریست بیزارم
این عکس مشهد اردهال بعد از اون زیارت عاشورای دلچسب گرفته شد



اینم سهم من و دوستم از عشقه به اهل بیت رسول الله
یه طرحه ماندگار
فک نکنم حالا حالا ها خراب بشه
خیلی کار برد




حیف که فیلمش نرسید به مسابقه
شک ندارم که یه حج میبردم



اینم نظر منه
نه برای مردمشون .در مورد سیاست ها و برنامه هاشون



زمستون فاز یه کم ورزشی شد
این عکسو اون جوونه برزکی بد گرفت
مهم کیفیت نیس. عکس با شرت ورزشی داشتنه :)))



اینم مسابقات شرکتهای شهرستان
تا الان 3 تا برد داشتیم
3 تا بازی دیگه داریم. 
به امید خدا اگه دو تاشو ببریم عکس بعدی توی همین پست با جام میذارم
شماره 6 شیرههههههههههه
ای داد شمارش پیدا نیس
ایستاده سومی از راست حالا بگو شیرهههههههه



جوون امروز در کنار جوونای دیروز
بچه محلن دیگه
 خدا عمرشون رو 120 سال کنه




بله 
همونطور که مشاهده میکنید بازی آخر افتضاح به بار اومد و دوم شدیم




منو ددی


آخره شب یه آبگرمه یهویی



دوشش شدید خطرناک بود



باغچه بی بی
از 2020 هم خبری نبود
دیگه آقایون خاص بودن
آخرش رکورد رو زدیم
یه مشت چیزی زود میارن دیگه با غذا همراه نمیشه



اینم سه تا آدم با سه تا حیوون توی باغچه بی بی
آدماش که مشخصن
حیووناش یه خرس و یه ماهی و یه گربه


شاطره شاتر

یه مشهد اردهال با بچه ها
اینم از دوستای خوب کم کم آفتابی میشه
یه بار هم که داشت قشنگ طلوع میکرد داداشش اومد جلوش کسوف شد خخخخ

اینم دسته جمع


یه شب جمعه و روزه جمعه توی باغ زرده
شبش که باحال شد
گفت دایی ته نوشابه چقد تلخه
اون فیلم سینمایی هم خیلی جالب بود




چهارشنبه سوری در کنار آتشکده نیاسر




اولین سلفیه ام 8 تو مغازه دختر بازه خخخخخخ
پوله یه ماشین دادیم





به امام هشتم  به جوون عباسه و ابولفضله و قمر بنی هاشم عباسم نارنگی میخواس پول نداشتم واسش بخرم
سرپرست پالت چینای سالن نوشابه



۱۳۹۳ دی ۱۷, چهارشنبه

پاییز 1393

اینم از فانتزی بازیای تو عراق
پدر و پسر تو این عکس خوب افتادن
کلاً تو نجف خوب باهم تفاهم داشتن :))))))


نگاههامون تو حلقه شما بیننده محترم

یه شبه خوب بعد از سانس والیبال
بعضیا مرخصی گرفته بودن :)
اون دوتا عاشقو نیگا :)) فقط پنجشنبه ها یاده هم میوفتن
کله پاچه رو هم ندادن
ممد جووووووو . با اون وضعه تلویزیون کسی دل به کاره دیگه نمیداد

28 صفر 


اینم گاد رپ


سوئیته بالا :))
چون سرد بود رفتیم


وسطیو . روانیه .انگار امینیمه . 


بچه ها در شور و شعف


به به . جمعه اوله دی بیشه
همه بودن . غواص بحر العلوم و گوه گوه گوه و .....

چوب زیاد بود ولی بازم میگفت این بیشه ای میگه زیاده :))
کباب خیلی زیاد بود

عمو ددت دی دده :))

اضافه کاری واسه بعضیا بود . سخت بود ساعت 9 بیدار بشن


به به . پاییز و برگ و انعکاسش در آب ...
چی چی میگم
یه چیزه احساسی دیگه :)) شما منظورو بگیرید
کاری به چرت و پرتای من نداشته باشید

خودمم خندم گرفت



آبگرم رفتن توی زمستون متوقف نمیشد
همه بچه ها هم که درد کمر دارن . آبگرم رفتن دیگه شده از واجبات
از پارتی مختلطا بدتره


امیر .من . امیر